For Whom the Bell Tolls by Ernest Hemingway

وضعیت موجودی موجود
34 رای
تعداد صفحه: 428
زبان کتاب: انگلیسی
قطع: رقعي
ناشر: Penguin
نوع جلد: شومیز
نوع کاغذ : بالک
نویسنده/نویسندگان: Ernest Hemingway
ژانر : تاریخی
قیمت قبلی: 280,000 تومان
قیمت: 140,000 تومان
کتاب زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند اثر مشهور ارنست همینگوی، درباره‌ی داستان رابرت جردن سرباز آمریکایی است که داوطلبانه وارد ارتش جمهوری خواهان شده و مأموریت منهدم کردن پلی را که سر راه دشمن قرار گرفته بر عهده دارد.
 
کتاب زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند (For Whom the Bell Tolls)، درباره‌ی جنگ داخلی اسپانیا میان جمهوری خواهان و سلطنت‌ طلبان فاشیست است که در بخش‌هایی از داستان به جنایت‌هایی که در این جنگ‌ها رخ داده، اشاره می‌شود.

For Whom the Bell Tolls by Ernest Hemingway

کتاب زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند اثر مشهور ارنست همینگوی، درباره‌ی داستان رابرت جردن سرباز آمریکایی است که داوطلبانه وارد ارتش جمهوری خواهان شده و مأموریت منهدم کردن پلی را که سر راه دشمن قرار گرفته بر عهده دارد.
 
کتاب زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند (For Whom the Bell Tolls)، درباره‌ی جنگ داخلی اسپانیا میان جمهوری خواهان و سلطنت‌ طلبان فاشیست است که در بخش‌هایی از داستان به جنایت‌هایی که در این جنگ‌ها رخ داده، اشاره می‌شود.
 
رابرت جردن قبل از شروع جنگ داخلی در اسپانیا به عنوان استادیار کار می‌کرد. قصه از جایی شروع می‌شود که جنگ داخلی اسپانیا با ورود گروه بزرگ ارتش به حمایت و پشتیبانی از مخالفان دولت جمهوری شروع می‌شود و رابرت نیز به گروه جمهوری خواهان می‌پیوندد.
 
رابرت جردن برای عملی کردن نقشه خود یعنی وظیفه نابودی و تخریب پلی که بر سر راه دشمن قرار گرفته است از فردی به نام پابلو که سرگروه شورشیان است کمک می‌گیرد، اما پابلو کمکی نمی‌کند و همسر او از رابرت حمایت می‌کند. در بین همین اتفاقات، رابرت عاشق دختری بسیار زیبا به نام ماریا که از همان گروه شورشیان است، می‌شود.
 
مرگ خیلی به آن‌ها نزدیک است و باید تمام زندگی خود را در همین چند روز بگذرانند. در این هنگام فاشیست‌ها حمله می‌کنند و گروه چریکی، تمام آن‌ها را نابود می‌کند. در همین لحظه جردن متوجه می‌شود که نابودی پل، دیگر فایده‌ای نخواهد داشت. اما باید مأموریت خود را به پایان برساند، ولی در حین انفجار پل پایش می‌شکند. به اطرافیان دستور می‌دهد تا از آنجا فرار کنند و خود همان جا، در حاشیه‌ی جنگل، پشت مسلسل می‌نشیند و منتظر آمدن دشمن می‌ماند. بدون شک او بر خلاف میلش مرگ را می‌پذیرد.
 
هدف از گذاشتن نام صدای زنگ در این کتاب، زنگ کلیسا می‌باشد که زمان مرگ انسان‌ها به صدا درمی‌آید و اشاره به دوران جنگ دارد. این صدا برای سربازان کشته شده در جنگ هم نواخته می‌شد. چیزی که باعث تمایز این داستان با سایر داستان‌های مشابه آن شده، این است که در شرایطی که فقط قتل و خون‌ریزی اتفاق می‌افتد، زیباترین جلوه‌های زندگی بشری یعنی عشق نمایان می‌شود.
 
ارنست همینگوی (Ernest Hemingway)، نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی در اوک پارک ایالت ایلینوی زاده متولد شد. او از بهترین نویسندگان آمریکایی و برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات می‌باشد. همینگوی بسیار ماجراجو بود که به قمار،بوکس، شکار، سفر، ماهیگیری و رابطه با ارازل علاقه مند بود. او با سبک ساده ‎نویسی خود تاثیر زیادی بر داستان‎نویسی گذاشته که همچنان باقی مانده است.
 
جملات تأمل برانگیز کتاب زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند:
 
- رستگاری نهایی از آنِ آن‌هایی است که مرگ را به پیروزی بدل می‌سازند.
- آدم برای شکست آفریده نشده، ممکن است نابود شود، اما شکست نمی‌خورد.
- چه فایده‌ای دارد که ما جنگ را ببریم ولی هدف خودمان را از انقلاب ببازیم؟
- چطور ممکن است بدون داشتن ایمان به پیروزی نهایی، بجنگیم و فاتح شویم.
- کسی که فقط فکر حفظ جان باشد وجودش برای دیگران مایه‌ی خطر است.
- هیچ می‌دانی چه درد بی‌درمانی است که انسان در تمام مدت عمرش از نظر ظاهری زشت باشد ولی خودش بداند که باطناً زیبا و خوش‌سیرت است؟
 
در بخشی از کتاب زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند می‌خوانیم:
 
از میان درخت‌هاى درهم فشرده گذشته و با نت‌هاى بالایى پیاله‌اى شکل دره کوچک رسیده بودند. او دریافت که محل قرارگاه باید در زیر رگه صخره‌اى که پیشاپیش آن‌ها در میان درخت‌ها سر برآورده بود باشد.
 
آن جا قرارگاه بود و قرارگاه خوبى بود. تا کسى نزدیک آن نمى‌رفت هرگز آن را نمى‌دید. رابرت جردن پى برد که از هوا هم نمى‌شد به وجود آن پى برد. از بالا چیزى پیدا نبود. مثل لانه خرس پنهان بود. اما به نظر مى‌رسید که کمى بهتر نگهبانى مى‌شد. در حالى که به آن نزدیک مى‌شدند آن را به دقت برانداز کرد.
 
در میان آن صخره غار بزرگى وجود داشت و در کنار مدخل آن مردى پشت به سنگ نشسته بود و پاها را روى زمین دراز کرده بود. کاربینش را کنار سنگ گذاشته و با چاقو سرگرم تراشیدن چوبى بود. هنگامى که نزدیک مى‌شدند به آن‌ها خیره شد و بعد به تراشیدن ادامه داد.
 
مردى که نشسته بود گفت: «آهاى، کى داره میاد؟»
 
پابلو به او گفت: «پیرمرده و یک دینامیت‌چى.» و کوله‌پشتى را در داخل مدخل غار پایین آورد. آنسلمو هم کوله‌پشتى خود را پایین گذاشت و رابرت جردن تفنگ را از دوش برداشت و کنار تخته سنگ گذاشت.
 
مردى که چوب مى‌تراشید و چشم‌هایى آبى در چهره کولى سبزه و تنبل و خوش ترکیبش داشت گفت: «آن‌ها را آنقدر نزدیک غار نذار. اون تو آتش هست.»
 
پابلو گفت: «بلند شو خودت بذارش کنار. بذارش کنار اون درخت.»
 
کولى از جا تکان نخورد و حرف رکیکى زد و بعد با تنبلى گفت: «بذار اونجا بمونه. خودتو منفجر نکن. مرضات را شفا میده.»
 
«چى درست مى‌کنى؟» رابرت جردن پهلوى کولى نشست. کولى آن را به او نشان داد. تله‌اى به شکل عدد چهار بود و او داشت چوب عرضى آن را مى‌تراشید.
 
گفت: «براى روباهه. این چوب هم براى بى‌حرکت کردنشونه. کمرشان را مى‌شکنه.» لبخندى به رابرت جردن زد. «اینطور، مى‌بینى؟» حرکتى به نشانه فرو افتادن چهارچوب تله و سقوط شاخه کرد و بعد سرش را تکان داد، دستش را تو کشید و بازوهایش را باز کرد که روباه کمر شکسته را نشان دهد.

For Whom the Bell Tolls by Ernest Hemingway

کتاب
تعداد صفحه: 428
زبان کتاب: انگلیسی
قطع: رقعي
ناشر: Penguin
نوع جلد: شومیز
نوع کاغذ : بالک
نویسنده/نویسندگان: Ernest Hemingway
ژانر : تاریخی

نظرات کاربران درباره For Whom the Bell Tolls by Ernest Hemingway

نظری در مورد این محصول توسط کاربران ارسال نگردیده است.
اولین نفری باشید که در مورد For Whom the Bell Tolls by Ernest Hemingway نظر می دهد.

ارسال نظر درباره For Whom the Bell Tolls by Ernest Hemingway

لطفا توجه داشته باشید که ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برچسب های مرتبط با For Whom the Bell Tolls by Ernest Hemingway

hemingway
logo-samandehi
طراحی و اجرا: فروشگاه ساز سبدخرید