رمان تاریخی
کتاب Sense and Sensibility by Jane Austen
سرگذشتِ خواندنی دو خواهر، یکی احساساتی و بی محابا و دیگری عاقل و خویشتن دار. تقابل عقل و احساس در کامیابی ها و ناکامی های این دو خواهر، دو فرجام متفاوت را برای آن ها رقم می زند. عشق و سودا همواره از دو مجرای عقل و احساس عبور می کند و دو نتیجه ی متفاوت نیز به بار می آید...
A Thousand Splendid Suns by Khaled Hosseini
هزار خورشيد تابان داستان دو زن به نام مريم و ليلا است. مريم دختر نامشروع يک بازرگان هرات افغانستان است که تا 15 سالگي به همراه مادر ، جدا از پدرش زندگي ميکند ، مرگ مادر باعث ميشود که پدرش وادار شود مدتي کوتاه او را در جمع خانواده « واقعي » خود بپذيرد ، ولي در نهايت مجبور ميشود که براي حفظ آبرو ، دختر را به ازدواج يک مرد مسن و خشن اهل کابل دربياورد. مريم نماد زندگي زني از طبقه پايين افغانستان در زمان صلح است که اواخر عمر خود را نيز در جنگ طي مي کند. .....
One Hundred Years Of Solitude by Gabriel Garcia Marquez
اگر قرار باشد ليستي از بهترين و ماندگارترين رمان هاي نوشته شده در طول تاريخ را بنويسند، مطمئنا رمان One Hundred Years of Solitude در اين ليست جايگاه ويژه اي خواهد داشت. شاهکاري بي همتا که در سال 1982 نويسنده آن يعني M?rquez را موفق به بدست آوردن برترين جايزه ممکن ادبي يعني جايزه نوبل ادبيات گردانيد.
کتاب The Nightingale By Kristin Hannah
«رمان بلبل به نظر من یک داستان بسیار مسحور کننده و جذاب آمد!یک شب بعد از شام شروع به خواندن آن کردم.در ابتدا قصد داشتم فقط چند فصل از کتاب را بخوانم،ولی دیگر نتوانستم آن را کنار بگذارم.این رمان نه تنها یک داستان الهام بخش شورانگیز است و شخصیت ها چنان به خویس پرورش داده شده اند که خواننده را عمیقا با خود همراه میکند.بلکه دارای چهار چوبی تاریخی است...
The Museum of Innocence by Orhan Pamuk
Caste (Oprah's Book Club): The Origins of Our Discontents
کتاب Burmese Days by George Orwell
To Kill a Mockingbird by Harper Lee
رمان کشتن مرغ مینا از زبان دختری به نام اسکات فینچ روایت میشود که دختر وکیل سفیدپوستی به نام اتیکاس فینچ است که دفاع از جوان سیاهپوستی به نام تام رابینسون را که به اتهام ناروای تجاوز به یک دختر سفیدپوست در شهر کوچک میکوم ، در آلاباما محاکمه میشود، بهعهده میگیرد. .....
The Scarlet Letter By Nathaniel Hawthorne
شیش جوان وقتی از سخن باز ایستاده بود چند قدم به عقب برداشته، از مهمانان فاصله گرفته بود. قسمتی ازصورتش اكنون پشت چین و شكنهای پرده پنهان گشته بود. اما سایه اندامش كه به واسطه نور آفتاب بر روی زمین افتاده بود از شدت و حرارت دفاعی كه از زن كرده بود لرزان بود. مروارید، آن پری وحشی و رام ناشدنی آهسته به نزدیك او خزید و دست او را در دست كوچك خود گرفت