رمان عاشقانه
Caraval by Stephanie Garber
Midnight Sun جلد سخت
خورشید نیمه شب ، کتابی از سری رمان های Twilight نوشته ی استفانی مایر می باشد و شرح دوبارهای از کتاب اول این مجموعه است با این تفاوت که این بار داستان را از زبان بلا نخواهید شنید ، بلکه اینبار ادوارد کالن داستان را از دید خود برای شما نقل خواهد کرد . در ۲۸ آگست ۲۰۰۸ ، مایر نوشتن این کتاب را متوقف کرد ....
Eleanor and Park by Rainbow Rowell
کاملا مطمئن بود که به او- برای نجات زندگیاش-یک تشکر بدهکار است. نه فقط دیروز، بلکه تمام روزهایی که از آشناییشان گذشته بود...و این باعث میشد حس کند خنگترین و ضعیفترین دختر دنیاست. اگر کسی نتواند زندگی خودش را نجات دهد، آیا زندگیاش اصلا ارزش نجات دادن دارد؟ سعی کرد به او بگوید تو زندگی مرا نجات دادی، نه تا ابد، نه برای همیشه...احتمالا فقط به طور موقت، ولی زندگی مرا نجات دادی...پس حالا به تو تعلق دارم. منی که اکنون هستم، متعلق به توست. برای همیشه.
Ugly Love by Colleen Hoover
کتاب «عشق زشت» رمانی نوشته ی «کالین هوور» است که نخستین بار در سال 2014 به انتشار رسید. وقتی «تیت کالینز» با خلبانی به نام «مایلز آرچر» آشنا می شود، فکر نمی کند که این ملاقات، عشق در نگاه اول باشد. در حقیقت آن ها حتی هنوز یکدیگر را دوست خود نیز در نظر نمی گیرند. تنها نقطه ی اشتراک میان «تیت» و «مایلز»، علاقه ای ناگهانی، دوطرفه و غیر قابل انکار است. به محض این که هر کدام از آن ها خواسته هایشان را بیان می کنند، متوجه می شوند که انگار درست برای هم ساخته شده اند. «مایلز» به دنبال عشق نیست و «تیت» نیز وقتی برای عشق و عاشقی ندارد. رابطه ی آن ها می تواند بی نقص از آب درآید، البته تا زمانی که «تیت» دو قانونی را که «مایلز» به او گفته، رعایت کند: هیچ وقت درباره ی گذشته نپرس؛ توقع آینده ای مشترک را نداشته باش.
Five Feet Apart by Rachael Lippincott
Find Me by Andre Aciman
پیدایم کن (انگلیسی: Find Me) یک کتاب از آندره اسیمن است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. این کتاب به زندگی ساموئل (سمی) پرلمن، پسرش الیو پرلمن و اُلیور، شخصیت های کتاب مرا با نامت صدا کن، می پردازد...
You 1 by Caroline Kepnes
Someone I Loved by Anna Gavalda
دوستش داشتم داستان زنی است که همسرش او و دو دخترش را به خاطر معشوقهاش ترک میکند. کلوئه زن جوانی است که همسرش، آدرین، را عاشقانه دوست دارد. اما آدرین، پس از چند سال زندگی، به کلوئه میگوید معشوقهای دارد و میخواهد کلوئه را ترک کند. کلوئه با دو دختر کوچکش به ویلای پدر و مادر آدرین در خارج از شهر میرود. پدرشوهر کلوئه٬ پییِر٬ مردی خشک و آرام است. او در گفتوگویی طولانی با کلوئه ماجرای عشق خودش را بازگو میکند و اشتباهاتش در راه این عشق را به خاطر میآورد . پییر از عاشقی پس از ازدواج حرف میزند و از دو راهی ماندن یا رفتن و ترک کردن. دوستش داشتم رمانی است دربارهی جدایی و باور به اینکه زندگی هیچکس با جدایی به پایان نمیرسد.