رمان عاشقانه
Someone I Loved by Anna Gavalda
دوستش داشتم داستان زنی است که همسرش او و دو دخترش را به خاطر معشوقهاش ترک میکند. کلوئه زن جوانی است که همسرش، آدرین، را عاشقانه دوست دارد. اما آدرین، پس از چند سال زندگی، به کلوئه میگوید معشوقهای دارد و میخواهد کلوئه را ترک کند. کلوئه با دو دختر کوچکش به ویلای پدر و مادر آدرین در خارج از شهر میرود. پدرشوهر کلوئه٬ پییِر٬ مردی خشک و آرام است. او در گفتوگویی طولانی با کلوئه ماجرای عشق خودش را بازگو میکند و اشتباهاتش در راه این عشق را به خاطر میآورد . پییر از عاشقی پس از ازدواج حرف میزند و از دو راهی ماندن یا رفتن و ترک کردن. دوستش داشتم رمانی است دربارهی جدایی و باور به اینکه زندگی هیچکس با جدایی به پایان نمیرسد.
Still Me by Jojo Moyes
Surprise Me by Sophie Kinsella
The Best of Me
The Choice
The Essential Rumi
The Fault in Our Stars by John Green
ای کاش این کتاب هرگز تمام نمیشد. بهترین داستان عاشقانهی دههی اخیر از هر منظری که نگاه کنیم، این رمان یک شاهکار است. هیزل لنکستر از زندگی هیچ سهمی جز یک بیماری لاعلاج نبوده و اگرچه یک معجزهی درمانی چند سال دیگر برای او زمان خریده است ولی فصل آخر زندگی او همزمان با تشخیص سرطانش نوشته میشود. اما با ورود ناگهانی آگوستوس واترز خوشتیپ به گروه حمایتی کودکان سرطانی، داستان زندگی هیزل از نو نوشته خواهد شد. جان گرین متولد 24 آگوست 1977 نویسنده، ویراستار، وبلاگنویس، تهیهکننده و بازیگر آمریکایی است.
The Girl You Left Behind by jojo moyes
The Great Alone
کتاب تنهای بزرگ، رمانی نوشته ی کریستین هانا است که نخستین بار در سال 2018 چاپ شد. ارنت آلبرایت پس از تجربه ی آسیب های روحی شدید، از جنگ ویتنام به خانه بازمی گردد و تصمیم می گیرد خانواده اش را به آلاسکا منتقل کند. لنی سیزده ساله، دختر ارنت، که میان رابطه ی پراحساس و پرفراز و نشیب والدینش گیر افتاده، چاره ای جز پذیرش این شرایط جدید ندارد و امیدوار است این سرزمین جدید، آینده ای بهتر را برای خانواده اش رقم بزند.....
The Guardian
The Hating Game - Sally Thorne
کتاب نفرت بازی، رمانی نوشته ی سالی تورن است که نخستین بار در سال 2016 انتشار یافت. لوسی هاتن همیشه مطمئن بوده که می تواند مقام ریاست را به دست آورد. او جذاب و مهربان است و به این موضوع افتخار می کند که همه در محل کار، او را دوست دارند. همه به جز مردی غیرصمیمی، کاربلد و کمی ترسناک به نام جاشوا تمپلمن. و البته این احساس کاملا دوطرفه است. این دو شخصیت که در محل کار مجبورند چهل تا پنجاه ساعت در هفته را در کنار هم بگذرانند، با یکدیگر وارد یک بازی اعتیادآور، مضحک و بی پایان برای اثبات برتری خود به دیگری می شوند. اگر لوسی بازی را ببرد، رئیس جاشوا خواهد شد و اگر ببازد، استعفا خواهد داد. اما چرا لوسی ناگهان رویاهایی عجیب و پرحرارت را درباره ی جاشوا می بیند؟ و چرا هر بار برای رفتن به محل کار، به شکلی لباس می پوشد که انگار به یک قرار عاشقانه می رود؟
The Host by Stephenie Meyer
ملانی استرایدر نمی خواهد که از بین برود. زمین به وسیله ی موجوداتی به تسخیر درآمده که ذهن انسان ها، و یا میزبانان، را تحت کنترل می گیرند در حالی که هیچ آسیبی به بدن آن ها وارد نمی کنند. آواره، نام روحی است که ذهن و بدن ملانی را در اختیار گرفته است. ملانی در این مدت، افکار آواره را از تصاویر مردی به نام جرد پر کرده است و حالا این روح به شدت علاقه مند شده است که با جرد ملاقاتی داشته باشد. آواره و ملانی، علیرغم مشکلاتی که با هم دارند، تصمیم می گیرند تا با کمک یکدیگر به جست و جوی مردی بپردازند که هر دو عاشقش هستند. رمان میزبان، رمان فراموش نشدنی و هیجان انگیزی است که به یقین، مخاطبین بی شماری را به جمع طرفداران استفنی مه یر، یکی از بهترین نویسندگان حال حاضر دنیا، اضافه خواهد کرد.