ملانی استرایدر نمی خواهد که از بین برود. زمین به وسیله ی موجوداتی به تسخیر درآمده که ذهن انسان ها، و یا میزبانان، را تحت کنترل می گیرند در حالی که هیچ آسیبی به بدن آن ها وارد نمی کنند. آواره، نام روحی است که ذهن و بدن ملانی را در اختیار گرفته است. ملانی در این مدت، افکار آواره را از تصاویر مردی به نام جرد پر کرده است و حالا این روح به شدت علاقه مند شده است که با جرد ملاقاتی داشته باشد. آواره و ملانی، علیرغم مشکلاتی که با هم دارند، تصمیم می گیرند تا با کمک یکدیگر به جست و جوی مردی بپردازند که هر دو عاشقش هستند. رمان میزبان، رمان فراموش نشدنی و هیجان انگیزی است که به یقین، مخاطبین بی شماری را به جمع طرفداران استفنی مه یر، یکی از بهترین نویسندگان حال حاضر دنیا، اضافه خواهد کرد.

داستان راجع به زن آمريکايي جواني به اسم Alexandra Boyd است که پس از مرگ برادر عزيزش به کشور بولگاريا، شهر Sofia سفر مي کند تا شايد زخم هاي ناشي از اين فقدان بزرگ را التيام بخشد. اما تقدير داستان ديگري براي او در نظر گرفته است. به محض رسيدن به شهر او به زوج ميانسالي در تاکسي کمک مي کند اما متوجه مي شود که آنها بطور تصادفي يکي از کيف هاي خود را در داخل تاکسي جا گذاشته اند. داخل اين کيف يک جعبه چوبي حک شده وجود دارد که درون اين جعبه نيز کوزه اي از خاکستر باقي مانده يک انسان با عنوان Stoyan Lazarov به چشم مي خورد. 

تقاطع خیابان‌های آمریکا و شادی، همان‌جایی است که فابیولا توسن می‌پندارد بالاخره به زندگی‌ای بهتر خواهد رسید. اما پس از ترک هائیتی، مادرش بازداشت می‌شود و فابیولا می‌ماند و خانواده‌ای غریب، خشونت دیترویت، مدرسه‌ای جدید و عشقی غافل‌گیرکننده. درست زمانی‌که سعی می‌کند خود را در این دنیای نوی عجیب بیابد، راه‌حلی خطرناک جلوی پایش قرار می‌گیرد و خیلی زود درمی‌یابد که آزادی بهایی دارد. حالا که بر سر دوراهی انتخابی غیرممکن گیر افتاده، آیا بهای رؤیای آمریکایی را خواهد پرداخت؟