کودي و مگ بهترين دوستان هم بودند تا اينکه اوضاع عوض شد... وقتي که مگ يک بطري سفيدکننده را تنها در متلي دورافتاده سر ميکشد، کودي بينهايت شوکه ميشود، مگ و کودي همه چيزشان را باهم شريک بودند، پس چطور شده بود که چنين چيزي بدون هيچ اخطاري، ناگهاني رخ داده بود؟ "من اينجا بودم" گيل فورمن از بهترين آثار اوست، داستاني عاطفي و مدرن که تعريف جديدي از مفهوم خانواده و پيدا کردن راهي براي حرکت به جلو را بيان ميکند.

اين کتاب اثري ديگر از اسطوره ي رمانهاي عاشقانه، دنيل استيل است. رمان معاصري مسحور کننده که شامهاي سفيد که سالانه در پاريس برگزار ميشوند و ارتباطات 3 زوج که اين شامها برايشان يک رسم ميشود را برايمان به تصوير ميکشد. دنيل استيل، رمان نويس آمريکايي است که رتبه ي چهارم در جدول پرفروشترين نويسندگان تاريخ را به خود اختصاص داده است و تا کنون بيش از 150 عنوان کتاب نوشته است و 800 ميليون نسخه از کتابهايش در سراسر جهان فروش رفته است. کتابهاي استيل در 69 کشور جهان و به 43 زبان مختلف منتشر شده اند و جذابيت فراواني براي طرفداران رمانهاي عاشقانه دارند. 

نشان سرخ دلیری نخستین رمان غیررمانتیک درباره جنگ های داخلی امریکاست. هنری، شخصیت اصلی داستان، جوانی است که به دلایل تاریخی وقوع جنگ را نامحتمل می داند و معتقد است وقوع این قبیل جنگ ها دیگر محال است، زیرا مردم متمدن تر و یا ترسوتر شده اند و نیز تعالیم دینی و اجتماعی مانع از آن است که انسان ها چون حیوانات درنده به جان هم بیفتند. اما وقوع جنگ او را در شرایطی قرار می دهد که ناگزیر با ترک افکار ذهنی و خیالبافانه، مصمم به ایفای نقش تاریخی و قهرمانانه خود در این جنگ می شود و با ایثار خون خویش نشان سرخ دلیری را بر سینه می آویزد.. استیفن کرین در این داستان شخصیت های ضعیف را رویاروی طبیعت قاطع و خشن جنگ قرار می دهد تا در این عرصه قدرت مقاومت آن ها را در برابر موانع بسنجد.

کورا دختری ست که در یک مزرعه پنبه در ایالت جورجیا برده است و کم کم قدم به دنیای زنانگی می گذارد،دوره ای که دردهای بیشتری در انتظارش است.یک روز سزار،برده جدیدی که از ویرجینیا آمده،با او در مورد راه آهن زیر زمینی صحبت می کند و با هم تصمیم سختی می گیرند: فرار. راه آهن زیر زمینی،هم به سرزمین آزاد متصل می شود،هم به سرزمین های موافق برده داری،و می توان با سفر در این راه آهن،چهره واقعی آمریکا را در آن دوران دید. اما آن دو به کجا می رسند و چه سرنوشتی در انتظارشان است؟

سال 2066، بعد از نابود شدن زمين توسط خود انسان ها حالا زحل به مکاني مناسب براي سکونت ما تبديل شده است. در ايستگاه فضايي يک تازه کار به طور اتفاقي متوجه نزديک شدن يک شي به زحل مي شود. اين شيء به تدريج در حال کاهش سرعت است، هيچ جرم فضايي قادر به کاهش سرعت نيست مگر اينکه اين شي يک کشتي فضايي باشد. مقامات تمام ملت ها طي جلسه اي با بررسي داده ها متوجه مي شوند که اين کشتي فضايي حداقل يکصد سال از لحاظ تکنولوژي جلوتر از آنهاست. ...

کایرا خواهر حاکم ستمگر مردم شوتت است و استعداد درونی اش به او قدرت و درد میدهد و این چیزی است که برادرش به دنبال آن است؛ استفاده از خواهرش برای شکنجه ی دشمنانش. ولی کایرا فقط یک شمشیر در دست برادرش نیست، او جنگجو سریع و باهوش است. ایکاس پسر کشاورز و پیشگویی از سیاره ی تووه است. وقتی سربازان دشمن از شوتت، او و برادرش را میگیرند، ایکاس مصمم میشود که برادرش را به هر قیمتی که شده نجات دهد، پس وارد دنیای کایرا میشود... ورونیکا راث در این رمان خیره کننده تصویری زیبا از قدرت دوستی و عشق در کهکشانی پر از شگفتی برای خواننده پدید می آورد.

کتاب This was a man نوشته ي جفري آرچر در سال 2016 است که پرده ي نهاييِ مجموعه ي Clifton Chronicles است که متشکل از 7 کتاب است و اين کتابها در سراسر جهان در بين ليست کتابهاي پرفروش قرار گرفته اند. جفري هاوارد آرچر نويسنده و سياست‌مدار سابق انگليسي است. ...

يکي از پر فروشترين هاي New York Times که شما را به دنياي زيبا و پر پيچ و خم خواهرانه مي برد.خانم Emily Giffin نويسنده کتاب هايي چون Sometimes Borrowed و Where We Belong در اين رمان خيره کننده ما را به اعماق معناي کلماتي چون خانواده، دوستي و شهامتِ پيروي از نداي درون مي برد. در اين کتاب Josie و Meredith دو خواهر هستند که از زمان بچگي با هم رابطه اي دوستانه داشته اند. در هنگام مطالعه اين کتاب متوجه خواهيد شد که Josie فردي بيفکر، سرزنده و سرخوش است و در مقابل Meredith سخن کوش، متفکر و کم حرف. 

«جوزف اندروز» پيشخدمت عاشق پيشه (آن - مارگرت)، پس از اخراج از کارش، براي ديدار محبوبه‌اش، «فاني گودويل» راهي سفر مي‌شود. در جاده هدف حمله راهزنان قرار مي‌گيرد و به مهمان خانه «آقاي تو - ووس» برده مي‌شود و ... .

آقای Mevlut یک دست فروش اهل ترکیه در خیابانهای استانبول است که تمام عمر خود را صرف فروختن و دست فروشی کردن مشروبات الکلی محلی کرده است.این فعالیت او در سال 1990 اتفاق افتاده است. اگرچه هزاران دست فروش در خیابانهای یخ زده ی آن شهر راه میروند و رفت و آمد میکنند،Melvut اکنون یک شخصیت تنها در داستان است که در شبهای برفی زمستان،پرسه میزند و دوره گردی میکند و در بدهی های مالی خود غرق شده است و نمیداند که چگونه آنها دین ها را که از طلبکاران،به گردن خود دارد باید چگونه ادا کند و خود را از این بدبختی نجات دهد. ....